شرح | تعداد | قیمت (تومان) | ||
---|---|---|---|---|
انواع اسامی جامد:
اسامی جامد به دو دسته تقسیم میشوند:
1-جامد مصدری
2-جامد غیر مصدری
جامد مصدری: اسامی جامد مصدری به مفاهیم انتزاعی و ذهنی اشاره میکنند و نمیتوان آنها را در دنیای واقعی با حواس پنجگانه حس کرد.
این اسامی در زبان عربی ریشه فعلی دارند.
جامد غیر مصدری: جامد غیر مصدری یا اسم ذات، بر چیزهای محسوس دلالت دارد؛ یعنی میتوان آنها را با حواس پنجگانه حس کرد.
این اسامی در زبان عربی ریشه فعلی ندارند.
جامد:به کلماتی از کلمه های دیگر ی ساخته نشده اند (گرفته نشده اند)جامد گویند.
مثل:جدار←دیوار رجل←مرد
به کلماتی مانند عاشق(اسم فاعل) و مکتوب (اسم مفعول)و معبد (اسم مکان) که از آن کلماتی دیگر گرفته شده اند مشتق گویند.مشتق: اسمی است که از کلمه دیگری گرفته شدهاست. درواقع اسم مشتق اسمی است که ریشه فعلی دارد.
عبارتند از:۱-اسم فاعل۲-اسم مفعول۳-اسم مکان۴-اسم زمان۵-صفت مشبهه۶-صیغه مبالغه۷-اسم تفضیل۸-اسم آلت(ابزار)
نکته:به کلماتی که جز هیچ یک از ۸آیتم بالا نباشد جامد گویند.
مصدرها(چه مجرد چه مزید )همگی جامدند.
در مشتق و جامد بودن به مفرد کلمه توجه کنید.یعنی اگر جمع بود مفرد شود سپس مشتق یا جامد را مشخص کنید.
کلمه هایی که معنی صفت دهند حتما مشتق هستند.
مثل:شریف - عاقل
الف)ثلاثی مجرد
نکته در زمان ساختن اسم فاعل از ثلاثی مجرد اگر دومین حرف اصلی (واو)یا (ی) باشد به همزه (ء)تبدیل می شود.
ب)اسم فاعل از غیر ثلاثی مجرد:
برای بدست آوردن مضارع فعل مورد نظر حف مضارع را از اول فعل بر می داریم و به جای آن (م) قرار می دهیم وحرکت یک حرف مابل آخر از حرف اصلی را ِ میگذاریم.
بیانگر اسمی است که کار روی آن انجام می شود مانند صفت مفعولی در فارسی
اسم مفعول از ثلاثی مجرد: قتل←مقتول کتب←مکتوب
اسم مفعول از غیر ثلاثی مجرد: مثل اسم فاعل عمل میکنیم با این اختلاف که حرکت یک حرف ما قبل آخر مفتوح است.
از ثلاثی مجرد:برای ساختن اسم مکان و زمان از ثلاثی مجرد وفعل را به یکی از وزن های زیر می بریم.
۱)مۤفعۤل ۲)مۤفعِل ۳)مفعۤلۤه
نکته:کلماتی مانند (مطار/مدار/مزار/مقام)که بر وزن مفال هستند اسم مکان هستند.
نکته:کلماتی مانند (مرعی/مبنی/ماوی/منفی)که بر وزن مفعی هستند اسم مکان هستتند.
نکته:جمع اسم مکان و زمان از ثلاثی مجرد بر وزن مفاعل است:موضع←مواضع
از غیر ثلاثی مجرد:در این حالت درست مانند اسم مفعول عمل می کنیم.
یعنی اول آن مٌ و یک حرف ما قبل آخرآن َ می گذاریم.
برصفت ثابت یا نسبتا پایدار دلالت دارد:مانند:شریف
مهم ترین وزن های صفت مشبه عبارتند از:
۱)فعول:وقور
۲)فعیل:شریف
۳)فۤعِل:فطن
۴)فۤعل:سهل
۵)فۤعۤل:حۤسۤن
۶)فعلان:یقضان
۷)فۤیعٖل:میت
نکته:هرصفتی که بردوام و ثبات دلالت کند گرچه اسم فاعل یا مفعول باشد فقه مشبه است
مانند:عاقل-طاهر-مسعود
نکته:صفت مشبه اگر بر رنگ یا عیب دلالت کند وزن های آن عبارتند از:
الف:مذکر بر وزن افعل:احمر(سرخ)
ب:مونث بر وزن فعلاء
نکته:از مهم ترین رنگها می توان به کلمات زیر اشاره کرد:
ابیض(بیضا)
احمر(حمراء)
اصفر(صفراء)
ازرق(زرقاء)
اسوده(سوداء)
اخضر(خضراء)
مبالغه کلمه ای است که بر بسیار کننده کار یا بسیار دارنده ی حالتی یا صفتی دلالت دارد.
مثال: صدیق:بسیار راستگو
برخی از وزن های صیغه مبالغه مخصوص صیغه مبالغه است و برخی دیگر بین صیغه مبالغه و صفت مشبه مشترک هستند.
۱)فعال:رزاق
۲)فعاله:علامه
۳)فعیل:صدیق
۴)فعول:قدوس
۵)فیعول:قیوم
۱:فعل:فهم ۲)فعیل:علیم ۳)فعول:صبور
نکته:اصولا وزن های اصلی صیغه مبالغه در عین الفعل تشدید میگیرد.
تذکر:در وزن فعاله دلیل بر مونث بودن نیست بلکه جزء وزن کلمه است و به عبارت ستده تر کلماتی مانند(علامه)هم می توانند به مونث به کار روندهم با مذکر.
امراه علامه:دراینجامونث است.
رجل علامه:این جا مذکر است.
کلمه ای است که به برتری کلمه و اسمی برکلمه واسم دیگر دلالت میکند و معادل صفت تفضیلی تر یا ترین است. مانند:اکبر←بزرگتر-بزرگترین
علی اکبر من حسین←اینجا معنی تر می دهد.
علی اکبر التلامیذ←معنی ترین می دهد.
نکته:مذکر را بروزن افعل:اکبر-اصغر-اعظم
مونث را بر وزن فعلی:کبری-صغری-عظمی
اسمی که بر وسایل کار و ابزاردلالت دارد.
الف)مفعل:مقبض(دستگیره) مرقب(تلسکوپ)
ب)مفعله:مطرقه((چکش)) مرساه:((لنگر))
ج:مفعال:میزان-مفتاح-منشار
نکته:اسم آلت ابزاری که بریکی از وزن های بالا نباشد مانند قلم -جرس :جامد است نه مشتق
این مقاله برای من مفید بود؟